نوشته شده به دست تیموررضائی شهریور
مسافری آمد و رفت و سایه اش نه بر جاده ، که بر دل ماند . به یادت هستم بی هیچ بهانه ای ، شاید دوست داشتن همین باشد ! من از لمس یک برگ به حقیقت جنگل پی بردم و از یک حس دوست داشتن به عظمت خدا رسیدم . چیزی نگو لیاقتت عشق مقدسم نبود ، حس می کنم نبودی و بودنت یه قصه بود .عاشقانه در راه رسیدن به اوج ، با مردم مهربان باش ، زیرا هنگام سقوط با همان مردم روبرو خواهی شد . سلام ای تنها بهونه واسه نفس کشیدن ، هنوزم پر میکشه دل واسه به تو رسیدن ، من ره به خلوت عشق هرگز نبرده بودم ، گر پیدا نمی شدی تو شاید که مرده بودم . نوشته شده به دست تیموررضائی شهریور
بکوش زندگیت سرگذشت درگذشت آروزهایت نباشد . نوشته شده به دست تیموررضائی شهریور
از بس که آسمان دلم ابریست ، تمام خاطراتم نمناک شده است ، نمی دانم چرا ؟ بر سنگ قبر من بنویسید این درخت عمری برای هر تیشه و تبر دسته بود ، بر سنگ قبر من بنویسید کل عمر پشت دری که باز نمی شد نشسته بود . خوشبختی به کسانی روی می آورد که برای خوشبخت کردن دیگران می کوشند .جوک خنده دار یادمان باشد از امروز خطایی نکنیم ، گر که در خویش شکسته ایم صدایی نکنیم ، پر پروانه شکستن هنر انسان نیست ، گر شکستیم ز غفلت من و مایی نکنیم ، یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماند ، طلب عشق ز هر بی سروپایی نکنیم . اگر کسی یکبار به تو خیانت کرد این اشتباه از اوست ، اگر کسی دوبار به تو خیانت کرد این اشتباه از توست ! (شکسپیر) نوشته شده به دست تیموررضائی شهریور
شاید تکراری باشد ولی گاهی بعضی چیزها ارزش هزاران بار تکرار را دارند ، تکرار می کنم ، تکرار می کنم : دوستت دارم ! نوشته شده به دست تیموررضائی شهریور
آنگاه که تنهایی تو را می آزارد ، به خاطر بیاور که خدا بهترین های دنیا را تنها آفریده ! در مدرسه ی زندگی در کلاس دنیا ، سر زنگ املا ، یادمان باشد برای محبت تشدید بگذاریم تا نیم نمره از محبت ها کم نشود . معطر گشته با زلفت تمام عالم هستی ، بدان تا آسمان برجاست تو سلطان دلم هستی .جملات زیبا عمیق ترین درد زندگی مردن نیست ، بلکه داشتن کسی است که الفبای دوست داشتن را برایت تکرار کند و تو از او رسم محبت بیاموزی . شب شده بود ، گل آفتاب گردان داشت دنبال خورشید میگشت که یهو یک ستاره بهش چشمک زد ، اما گل آفتابگردان سرش رو آرام آورد پایین ، میدونی چرا ؟ آخه گلها هیچوقت خیانت نمیکنن ، واسه همینه که گل آفتابگردان همیشه شبها سرش پایینه . نوشته شده به دست تیموررضائی شهریور
می نویسم از تو ای زیبای من ، می سرایم از تو ای رویای من ، ای نگاهت سبزتر از سبزه زار ، می نویسم بی قرارم بی قرار . نوشته شده به دست تیموررضائی شهریور
من بی تو یم بوسه ی فراموش شده ام ، یک شعر پر از غلط ، یک پرنده ی بی آسمان ، یک نسیم سرگردان ، یک رویای ناتمام . مهربانی را اگر قسمت کنیم من یقین دارم به ما هم میرسد ، آدمی گر ایستد بر بام عشق دستهایش تا خدا هم میرسد . اگه به زور روزگار از زندگیت میرم کنار ، میرم که ثابت بکنم عاشقتم دیوونه وار . گرچه ما را نکنی یاد ولی ما هستیم ، دل به پیامی که نمیدی بستیم .اس ام اس خنده دار چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد ، چه نکوتر آنکه مرغی ز قفس پریده باشد ، پر و بال ما بریدند و در قفس گشودند ، چه رها چه بسته مرغی که پرش بریده باشد . نوشته شده به دست تیموررضائی شهریور
اشک من طوفان غم آرد به دل ، خنده بر لب می زنم تا کس نداند راز دل . نوشته شده به دست تیموررضائی شهریور
برای آمدنت انتظار کافی نیست ، دعا و اشک و دل بی قرار کافی نیست ، خودت دعا بکن ای نازنین که برگردی ، دعای این همه شب زنده دار کافی نیست . این را بدان اگر در قلبی جای گرفتی و عاطفه ای را به بازی عشق در آوردی ، تا ابد در قلبی که دوستت دارد زنده خواهی ماند . اس ام اس عاشقانه پس چشمانت چه زمان درخواهند یافت که : نگاه زاده ی علاقه است ! اگه ۸ لایه ایزوگامت کنن ، بازم ازت معرفت چیکه چیکه میکنه . هر که دیوانه نشد از عشق تو عاقل نیست ، آنکه نشناخت تو را معرفتش کامل نیست . نوشته شده به دست تیموررضائی شهریور
دیگه هیچ کس عاشق نمیمونه ، درد عشقو نمیدونه ، دلتو پیش کسی جا نزار تا دنیا برات بشه موندگار ، الان عاشق واقعی اسیره ، حتما عشقش حالشو میگیره . نوشته شده به دست تیموررضائی شهریور
اگر باغ نگاهم پر ز خار است ، گلم تاراج دست روزگار است ، به چشمانت قسم با بودن تو ، زمستانی ترین روزم بهار است . عاشقی بودم به درگاهت عزیز ، کفتری بودم به بامت ای عزیز ، تو پر و بالم شکستی ای عزیز ، بنده ی خود ساختیم آری عزیز ، حال می خوانی به ساز قمریان ، بی وفایی را چرا ؟ گوییم خواهی کنی من را جدا ! این چه رسم آشنایی است ، دست دادی و سلامی ، چرا خوانی جدایی ، چرا خوانی جدایی ! اس ام اس میدونی کوچکترین ذره ی هر ماده چیه ؟ دل منه که برات یه زره شده . نوشته شده به دست تیموررضائی شهریور
ساده و پاک و بی هیاهو ، ساده به اندازه ی یک واژه خوشبختی دیگر نخواهم گفت : باران کی خواهد بارید . می خواهم به انتظار بنشینم و دگر هیچ نگویم به خاطرات بسپار شاید کسی را از چشمان تو آموخت و اندیشه اش قد کشید تا خود خود خدا . اعتراضی نیست اگر مهتاب نباشد ، اعتراضی نیست اگر قاصدک نباشد ، ولی تو بمان تا آن طرف خوبی ها . نوشته شده به دست تیموررضائی شهریور
باران را دوست نداشت ، همیشه وقتی باران می بارید که او پر از گریه بود ، گریه را دوست نداشت ، همیشه هنگامی گریه می آمد که دلش شکسته بود ، دلش را هم دوست نداشت ، همیشه زمانی دلش می شکست که او را می دید ، اما او را دوست داشت و همیشه از و دلش و گریه می گذشت ، اما باران نه تمام مشکل همین جا بود او باران را دوست نداشت . نوشته شده به دست تیموررضائی شهریور
کی از بزرگترین حسرتام مال وقتیه که میرم خونه ی کسی واسش شیرینی خامه ای میبرم ! خیلی ها مترسکو دوست ندارند چون پرنده ها رو میترسونه ، اما من اونو دوست دارم چون تنهایی رو درک میکنه . نوشته شده به دست تیموررضائی شهریور
من همیشه در بازی قایم باشک تو ، در وجود نازنینت گم می شدم ، ولی تو هیچگاه نخواستی مرا پیدا کنی . نازنینم ، گیسوانت را در باد رها مکن و مگذار باد بی تعارف در آنها چنگ زند ، بگذار باد را ، بر عشقم ، از میان بردارم . |
درباره وبگاه آرشیو مطالب نویسندگان |